آتوساآتوسا، تا این لحظه: 14 سال و 19 روز سن داره

مادرانگی های من

بله،من یک مادر هستم

در جمع دوستانم نشسته ام. کتایون را در آغوش گرفته ام و نگران صدای بلند موسیقی هستم. نگرانم که مبادا خاظر فرشته کوچک چند ماهه ام آزرده شود. ار پنچره مدام حیاط را میپایم.دلشوره آتوسا را دارم که در دیدرس من نیست. به دوروبرم نگاهی می اندارم. خانوم هایی هستند که اکثرا کودکی ندارند. به خودم نگاه میکنم و دوباره نگاهم روی انها خیره میماند. ناخنهای بلند و لاک زده،بدنهای برنزه، موهای بلوند و براشینگ کرده، تاپ های کوتاه و دامنهای کوتاه تر، صندلهای پاشنه بلند، خنده،رقص و بی خیالی! و من... ناخنهایم را از ته گرفته ام ، تونیک بلندیو گشادی پوشیده ام تاشاید شکم گنده ام را مخفی کنم، صندلهای تختی پوشیده ام که هنگام بغل کردن کتایون راحت ب...
31 شهريور 1393
1